گلدوزی و تاریخچه آن در جهان
مقدمه
اغراق نیست اگر بگوییم گلدوزی همیشه وجود داشته است. حتی در اساطیر، آتنا الهه یونانی در گلدوزی و بافندگی مهارت داشت. وقتی نام چنین چهره پرقدرتی با هنر گلدوزی همراه است، جای تعجب ندارد که این هنر، در بین ثروتمندان رواج داشته باشد. به عنوان مثال، در انگلستان قرون وسطایی، صنعتگران حرفهای لباسهای ابریشمی ظریف سوزندوزی شده را برای خانوادههای مرفه و سطوح بالای جامعه تولید میکردند. البته این هنر تنها مختص ثروتمندان نبود، در اروپای شرقی، انگلیس، آسیای شرقی و آمریکای جنوبی جنبشهای هنری مردمی نیز در این رابطه وجود داشته که به افراد معمولی خدمات میدادند.
تاریخچهی گلدوزی دقیقاً مانند تاریخ زیبایی شناسی هنر، متنوع است. بشر بدوی به سرعت فهمید که کوکهایی که برای اتصال پوست حیوانات به یکدیگر استفاده میشوند میتوانند جنبه تزئینی نیز داشته باشند. گلدوزی یک هنر دستی باستانی است که در ابتدا کاربرد آن ترمیم و اصلاح البسه بوده است؛ از آنجا که تولید پوشاک بسیار گران قیمت بود، لباسهای قدیمی بهندرت دور ریخته و در عوض با استفاده از گلدوزی اصلاح میشدند. با گذشت زمان، این هنر پیشرفت و جنبهی تزئینی پیدا کرد. در ادامه، با معرفی فرهنگهایی که آن را شکل دادهاند روند تکامل این هنر را ردیابی میکنیم.
اعتقاد بر این است که گلدوزی و سایر هنرهای مرتبط با بافت و سوزن دوزی در شرق و خاورمیانه سرچشمه گرفتهاند. مجسمهها، نقاشیها و گلدانهایی که ساکنان تمدنهای مختلف باستانی این مناطق را به تصویر میکشد، مردمی را نشان میدهد که لباسهایی سوزن دوزی شده به تن دارند.
منسوجات دوزندگی شده تا سی هزار سال پیش از میلاد قابل ردیابی است. در سال ۱۹۶۴ باستان شناسان در گورستانی مربوط به دورهی پارینه سنگی در روسیه باقیماندههای فسیل شدهی یك شكارچی را یافتند که لباسهای سوزندوزی شدهای به تن داشت. لباس و چکمههای این شکارچی با مهرههای عاج دوخته و تزئین شده بود. این فسیل قدیمیترین گواه شناخته شده این هنر دستی است.
مصر
سوزن دوزی در مصر باستان تا قرن چهاردهم قبل از میلاد برجسته بود. مشهورترین نمونههای گلدوزی در این دوره، گنجینههای دست دوخته شده پادشاه توتنخآمِن است. این نمونهها به همراه فرعون دفن شدهاند، لباسهای تشریفاتی، پوست پلنگ تزئینی و یقهای با ردیفهای متناوب گلبرگها و شکوفهها، برگها و مهرههای آبی رنگ که بر روی پاپیروس دوخته شدهاند.
چین
منسوجات سوزندوزی شدهای نیز در مقبرههای چینی مربوط به قرن چهارم پیش از میلاد مسیح کشف شده است. قدیمیترین نمونههای گلدوزی از این دوره در یک مقبره در استان هوبئی است. این اثر به عنوان «خانه گنج ابریشم» توصیف شده است، لباسهای آیینی گلدوزی شده با نقوش رنگی اسطورهای مانند اژدها، ققنوس و…
ژاپن
گلدوزی در ژاپن در قرن هفتم ظهور کرد. نخست به طور انحصاری برای تصویرگری مذهبی و برای نشان دادن بودا استفاده میشد. اما از قرن چهارده به بعد از تکنیکهای آن برای تزئین منسوجات روزمره از جمله لباسهای رقص سنتی بوگاکو و سایر لباسهای غیر مذهبی نیز استفاده شده است.
اروپا
نخستین یافتههای گلدوزی در سوئد مربوط به قرن نه و ده میلادی ست که همزمان با دورهای است که ما آن را عصر وایکینگ مینامیم. در طول دو قرن بعد، پیشرفت این هنر در اروپا ادامه یافت. در این دوره کلیسای مسیحی شروع به رشد کرد و در بسیاری از کشورها حق امتیاز به دست آورد. آنها برای نشان دادن قدرت و ثروت خود، پوشاک و زیور آلات بسیار پرزرق و برق و تزئین شده به کار میبردند.
فرشینه بایو (Bayeux Tapestry) فرشینهای سوزندوزی شده است که رویدادهای منجر به تسخیر انگلستان توسط نورمنها در سده یازده میلادی را به تصویر کشیده و با جزئیات کامل نشان میدهد. این پرده بزرگ که در قرن یازده میلادی ساخته شده هفتاد متر طول و نیم متر عرض دارد، هم اکنون به دلیل گذشت زمان در اثر پوسیدگی فقط قسمتی از آن باقیمانده است.
هند
گلدوزی در هند در قرن شانزدهم شکوفا شد. در هند دوزندگی با «قلاب» (سوزن تنبور)، از محبوبیت زیادی برخوردار بود، زیرا زیبایی و ظرافت آن مورد علاقه سلطنت مغول بود. این سبک برای تزئین چرم، آویزهای دیواری و پوشاک از جمله ساری هندی استفاده میشد. در قرن هجده، گلدوزی هندی بهعنوان پر سودترین کالاهای صادراتی شناخته میشد، زیرا تنبور دوزی در انگلیس و فرانسه به طور چشمگیری محبوب شده بود.
گلدوزی در جهان اسلام
در قرن هجده و نوزده گلدوزی یک هنر مهم در جهان اسلام قرون وسطی شناخته میشد. از آنجایی که گلدوزی نشانهای از موقعیت اجتماعی بالا در جوامع مسلمان بود، از محبوبیت بالایی برخوردار بود. در شهرهایی مانند دمشق، قاهره و استانبول، گلدوزی روی دستمال، پرچم، لباس، روتختی، پاپوش، غلاف و حتی بر روی کمربندهای چرمیقابل مشاهده بود. صنعتگران مسلمان با ترکیب نخ، طلا و نقره گلدوزی میکردند. قدیمیترین نمونههای گلدوزیشدهی ایرانی که در دست است متعلق به دورهی سلجوقیست.
انقلاب صنعتی و تاثیر آن بر گلدوزی دستی
آنچه امروزه آن را به عنوان کوبلن میشناسیم، در حدود سال ۱۸۰۰ در میان زنان طبقات بالای اجتماع به عنوان سرگرمی محبوب شناخته میشد؛ که اغلب دارای نقوش شرقی از گیاهان و گلها و الهام گرفته از کالاهای وارداتی از هند به غرب بودند.
میتوان گفت از حدود سال ۱۹۰۰ گلدوزی به سرگرمی مردم عادی تبدیل شد. این هنر ديگر فقط روی ابريشم گران قيمت انجام نمیشد بلکه از مواد ارزان تر برای ارائهی آن استفاده میشد.
انقلاب صنعتی اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ چهرهی گلدوزی را تغییر داد. اتوماسیون ایجاد شده توسط ماشینآلات اجازه داد تا منسوجات، از جمله گلدوزی، به صورت گسترده تولید شود. در اواسط دهه ۱۸۰۰ فرانسه راه را برای آیندهی گلدوزیهای ماشینی باز کرد. این روش باعث تولید آسانتر، ارزانتر و تغییر بنیاد صنایع دستی شد، زیرا هزینههای تولید را کاهش داده و به تبع آن، بیشتر در دسترس تودهها قرار گرفت.
با ورود شماره دوزی، گلدوزی روی بوم، الگوهای چاپی رنگی کوبلن و گلدوزی ماشینی، گلدوزی دستی محبوبیت خود را تا حدی از دست داد.
محبوبیت مجدد گلدوزی دستی در دورهی معاصر
چیزی که در دورهی معاصر جلب توجه میکند این است که هنر گلدوزی طی ۱۰ سال گذشته تجدید حیات خود را تجربه کرده است. رزیکا پارکر در کتاب خود در این رابطه میگوید ترقی این هنر همزمان با رکود بزرگ اقتصادی است که در سالهای اخیر برای همه چیز اتفاق افتاد. تمایل به بازگشت به چیزهایی که دست ساز بودند با رکود اقتصادی و راه افتادن جنبش “هر چیزی که نمیتوانی بخری خودت بساز” تقویت شد. اما امروزه فراتر از کاربرد گلدوزی به عنوان دکوراسیون، هنرمندان منحصر به فرد آثاری کلکسیونی را ایجاد میکنند که مردم دوست دارند در خانه خود به نمایش بگذارند.